اعتیاد، آسیبی اجتماعی
ا
عتیاد نه تنها آسیبی اجتماعی، بلكه سیاسی، اقتصادی و حتی در روابط بینالملل دارای بعدی استراتژیك است. اعتیاد اگر از یك منظر معضلی فردی - روانی است، از منظری دیگر یك مساله اجتماعی است. اگر در دید امنیتی - انتظامی جرم است و قابل پیگیری، از دید روانشناسان و جامعهشناسان آسیبی است در خور ریشه یابی و ترمیم. در دیدگاه كلان اعتیاد به مواد مخدر و شیوع روزافزون آن در جوامع مختلف حاصل پدیده مهم قاچاق مواد مخدر است كه امروز از اقلام بزرگ تجارت جهانی به حساب میآید. در بعد فرهنگی اگر اعتیاد ریشه در مشكلات روانی و معضلات اجتماعی دارد، اما از سویی به مجموعه سیاستهای فرهنگی جهانی هم مربوط میشود كه در روابط سلطه جویانه میان جهان پیشرفته و جهان سوم معنی میشود. اگر میبینم كه با همه تلاشهای گستردهای كه در سطوح ملی، منطقهای و بینالمللی برای مبارزه با اعتیاد صورت میگیرد، مساله اعتیاد همچنان مساله مهم و پدیده پلید و زشتی در جوامع بشری است و جهان سوم را گرفتار معضلاتی بزرگ در جامعه، اقتصاد، نیروی انسانی و... كرده است، به جهت ابعاد چندگانه و پیچیدگی پدیده اعتیاد است كه هر نوع مبارزه موثر و واقعی با آن را دچار بن بست میسازد.
اما اعتیاد زنان علاوه بر همه آنچه از اعتیاد گفتیم، پدیده ای دیگراست با لایه های پنهانتر و ابعاد فزونتر از خود اعتیاد. چرا؟
۱) چون زنان همیشه و همه جا خانه و خانواده را سدی ساخته بودند در برابر هجوم مشكلات و آسیبها و كجیها تا حتیالمقدور این هجوم، خانه را و فرزندان را دچار خلل و مشكل و آسیب نسازد . اگر سد بشكند، چه میشود؟ خانهها كه امنترین كانونهای زندگی اجتماعی بحساب میآمده، ویران شده یا اینكه خود همرنگ و همراه هجوم آسیبها گشته است و وای بر كودكان این خانه، اینجا دیگر زن نیست كه نابودی شود، خانواده است.
۲) چون زنان در برابر آسیبها، بیشتر صدمه میبینند. زنها به لحاظ ویژگیهای فردی، خانوادگی و اجتماعی كه دارند، در رابطه با آسیبی چون اعتیاد بیشتر از مردان درگیر میشوند. در واقع اعتیاد كه بمثابه دری برای ورود به دنیای انحرافها و جرمهاست برای زنان صدچندان بیشتر مدخل ناهنجاری و كجروی است.
۳) چون زنان وقتی گرفتار دیو چندسر اعتیاد میشوند بمراتب دیرتر و سختتر امكان رهایی دارند. در واقع جامعه و خانواده برای مردان تمهیدات بیشتر و بهتری برای گریز از دام پربلای اعتیاد تدارك دیده تا برای زنان. زنان در این عرصه هم عقب مانده تر و محرومترند و شرایطشان و مشكلاتشان ناشناخته تر و تعریف نشده تر.
۴) چون زنان بیش از مردان به شبكه روابط خانوادگی و خویشاوندی وابسته اند. به همین جهت هم غالبا از همین مجرا به دام اعتیاد میافتند و اما به گاه دست و پا زدن برای خلاصی، این شبكه كه قاعدتا بایستی یار و یاور معتاد باشد در بیرون شدن از چنگال شیطان اعتیاد، نه تنها او را مدد نمیرساند، بلكه چون غالبا خود اسیر و آلوده است، او را به ماندن در این باتلاق سوق میدهد.
از این همه تنها یك نتیجه میتوان گرفت كه: در بحث پیشگیری از اعتیاد برای زنان بایستی برنامهریزی جدی و خاص صورت گیرد. اولویت و اهمیت پیشگیری از آسیبهای اجتماعی برای زنان مخصوصا در مورد اعتیاد بایستی برای جامعه، مسئولان، دست اندركاران و نیز خود مردم و مخصوصا خود زنان روشنتر گردد كه در حال حاضر چنین نیست. و شتاب افزایش اعتیاد در میان دختران و زنان گواه این حرف است.
در بحث درمان معتاد، برای رها كردن زنان از چنگ اعتیاد در نهادهای دولتی و غیردولتی باید امكانات و تداركات مناسب پیشبینی و فراهم شود درحالی كه عملا در این زمینه میزان كار قابل توجه كه انجام شده تقریبا نزدیك به صفر است.
در بحث پیشگیری ثانویه و جلوگیری از بازگشت معتاد به اعتیاد هم دیدن زمینههای مناسب برای زنان و بكار گرفته آنها مهم است. در این مورد كه برای مردان هم كار در خور اعتنایی نشده، بطریق اولی زنان فراموش شده و ازیادرفته اند.پس چه باید كرد؟ باید به بحث اعتیاد و زنان بصورت جدی پرداخت.
اگر میخواهیم فرهنگ و آرمان و ارزشهای جامعه از میان نرود، باید زنان را مدد رساند و سایه مخوف آسیبی چون اعتیاد را از آنها و خانه هایشان دور كرد.
باید به زنانی كه برای یاری همسر معتاد خود یك تنه به جنگ خیل مشكلات میروند و در میانه راه یا خسته و ناامید مرد بیمار و از دست رفته خود را رها میكنند یا خود به دام اعتیاد میافتند، كاری كرد.
باید برای نجات كودكانی كه برای بزرگ شدن و برای دوری از بلا و گرفتاری به خانههای امن نیاز دارند، برنامه ای داشت.
باید خانه را، محله را، شهر را و جامعه را امن و پاك كرد و در این راه، بهترین راه استمداد از خود مردم است، از خود زنان، از خود معتادان به شرط اینكه فكر و برنامه و كاری در میان باشد و مسئولان هم جدی و پیگیر در میدان باشند. در هر جایی شعار و حرف بیهوده و حتی مضر است و در مبارزه با اعتیاد بیهودهتر و مضرتر است. با ژست و ادا و میز و منصب و مقام و دفتر و دستك و كاغذبازی و... نمیتوان به جنگ غول اعتیاد رفت.
مردم، جوانان و زنانی كه امروز پاك و سالمند برای سالم و مصون ماندن به كار و تلاش سنجیده نیاز دارند. آنها كه گرفتارند هم خواستار كار و كوشش اند و آنها كه نجات پیدا كردهاند برای پاك ماندن و برنگشتن به حركتهای عملی از سوی مسئولان چشم امید دوخته اند.